عزیزم دیروز وقتی ندیدمت گویی چیزی کم بود. چیزی که هر جایی بگردی پیدایش نمی کنی. چیزی از قلبم. من تمام روحم برای توست. تمام عشقم. تمام راه را به شوق هم قدم بودن با تو سراسر دلهره و اضطرابم . اما در کنار این راه سهمگین و دشوار عاشقی چیزی کم است. چیزی از تو. احساس می کنم با تو جوانم. این دل افسرده ی غمگینم ، با تو شاداب است. با تو جان می گیرم. جوان می شوم. ناراحت نیستم اما احساس می کنم از من دور شده ای. فکر می کنم بی من زندگی می کنی. بی من فکر می کنی. بی من شادی می کنی. این چیز زیادی نیست که لا اقل شادی هایت را با من تقسیم کنی. که پاسخ نور قلبم را بگویی. می دانی؟ انتظار سخت است. و من سالهاست منتظرم. نگاهم کن
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
پاییز 1387
تابستان 1387 بهار 1387 زمستان 1386 بهار 1386 زمستان 1385 زمستان 1387 بهار 1388 تابستان 1388 پاییز 1388 زمستان 1388 بهار 1389 بهار 89 پاییز 89 بهار 90 زمستان 90 لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی .: شهر عشق :. مذهب عشق پندار نیک دنیای واقعی ::::: نـو ر و ز ::::: حــضــرتــ تــنــهــایــ بــهــ هــمــ ریــخــتــهــ.... آمار وبلاگ
بازدید امروز :85
بازدید دیروز :23 مجموع بازدیدها : 261779 خبر نامه
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|